رود دیوانه می شود وقتی می بیند ماهی ها خودکشی می کنند

فریاد بر می آورد:

چرا این چنین می کنید؟

و ماهی ها گوش هایشان پر از آب است...

رود نمی خواهد خودکشی ماهی ها را نظاره گر باشد

و

خشک می شود.

زهرا.م


+ نوشته شده در ۱۳۸۹/۰۸/۲۹ساعت 18:20 توسط زهرا منصف |

گاه حرف های نگفته آنقدر زیاد می شود...

که تر جیح می دهم سکوت کنم.

ســـــــــــــــیس!

+ نوشته شده در ۱۳۸۹/۰۸/۲۶ساعت 12:2 توسط زهرا منصف |

بگو...

تو هرچه بگویی گوش های من می شنود...

تو هرچه بگویی دلم باور می کند...

بگو ، که دروغ هایت هم باورم می شود...

یک بار دیگر دروغ دوست داشتن را برایم تکرار کن ...

تو هرچه بگویی دلم باور می کند.

+ نوشته شده در ۱۳۸۹/۰۸/۰۲ساعت 12:36 توسط زهرا منصف |