از تو بیزارم هنری!
زیرا نیک می دانم هیچ کس را هیچ وقت چنان دوست نداشته ام که تو را
دلتنگ صدای توام
دستان ت، آغوش ت، بدن ت
مهربانی ات
خوی وحشی ات و خوی ِ نیک ات
و بیش از همه
دلتنگ ِ دوستی یمان.
+ می شد برای ِ عنوان نوشت : از نامه های خودم به فلانی
+ حرفم بند ِ آخرِ این نامه است به فلانی